ایران زمین

مایۀ فخرم به دنیا کشورم ایران زمین
زیور و تاج و کلاه و افسرم ایران زمین
مادرم گویی مرا از بهر ایران زاده است
بهر من میهن پدر هم مادرم ایران زمین
اول و آخر به دنیا بهتر از این خاک نیست
 نام او را می­کنم تاج سرم ایران زمین
بر شمال و بر جنوب و شرق و غربش عاشقم
عاشقم بر خاک پاک کشورم ایران زمین

ادامه مطلب...

خلقت زن

آنروز که در کارگه صنع الهی

 هر سو خبر از خلق یکی صنعت نو بود

جن و ملک آنروز پریشان و هراسان

  شاگردی استاد فلک را همه کردند

 با شور و هیاهو همگی همهمه کردند

گویی که فلک بس گله از دست زمان داشت

گویی که زمان چشم به آنجا نگران داشت

در بارگه رب علی آمد و شد بود

ادامه مطلب...

نماز عشق

من نماز عشق می­خوانم، خدا پیش من است

قامتش را هر زمان الله اکبر می­زنم

آی مردم کعبه در زخم دل ریش من است

من همین­جا مُحرم حج می­شوم

من همین­جا مَحرم حق می­شوم

من نماز عشق می­خوانم در آن شک راه نیست

روزۀ عشق مرا ره در هلال ماه نیست

عشق­بازی مرا محتاج نام و جاه نیست

ادامه مطلب...

دماوند 3

ای قلۀ سر فراز عالم
ای کوه بلند ای "دماوند"
ای آنکه جهان ز پایداریت
بر گردش خویش می­دهد پند
آنانکه به راه عشق رفتند
اِستادگی از تو یاد گیرند
ای مادر کوه­های ایران
"توچال" و "سهند" بر تو فرزند
از پیر و جوان و هر چه دیدیم
بر فتح تو جمله آرزومند

هر کس که نمایی از تو را دید
گردیده به یک نگاه در بند
اِستاده در اوج سربلندی
افراشته سر به لب شکرخند
رویت همه زرد، همچو خورشید
گردش همه برف، نور مانند
بر گِردِ سرت هماره ریزند
از چشم حسود، دود اسپند

ادامه مطلب...