نیست جفا سزای من
انتشارات فرهنگ اندیشمندان
تلفن انتشارات : 4-88740992 و88750383
آدرس مرکز پخش: تهران خیابان استاد مطهری- خیابان میرعماد- خیابان سیزدهم- پلاک13
مقدمه و دست نوشته مرحوم دکتر حسن احمدی گیوی
داستان دلستان
از میان دهها هزار شاگرد دبستانی و دبیرستانی و دانشگاهیام که تنها در دانشگاهها و مؤسّسات آموزش عالی تهران ، بیش از چهل و پنج هزار دانشجو داشتهام ، بنده شش نخبه که یک سر و گردن از دیگران بلندترند ، برگزیدهام و در کتاب " خاطرات هفتاد و سه سال معلّمی " که برای چاپ به انتشارات سپردهام ، به معرّفی خود و ابعاد شخصیّتشان پرداختهام که یکی از آن نخبگان ششگانه ، خانم دکتر فرانک فیضی استادیار رشتۀ زمینشناسی دانشگاه است . او در شانزده سالگی در آزمون سراسری دانشگاهها شرکت جسته و با رتبۀ عالی پذیرفته شده است . تحصیلات دانشگاهی را از کارشناسی تا دکتری ، یکی پس از دیگری ، بیهیچ فاصلهای با درخشش ویژهای پشتسر گذاشته و بلافاصله از سوی دانشگاه خود به مقام استادیاری برگزیده شده است . ایشان نخستین خانم هیأت علمی دانشگاهها در رشتۀ زمین شناسی اقتصادی هستند .
امّا خانم دکتر فرانک فیضی ، تنها زمینشناس نیست ؛ بلکه دلی در ساحت هنر ، سری در شناخت زمین دارند ! به سخنی دیگر با یک چشم به شاخههای اصیل هنر مینگرد ! و با دیگر چشم ، کند و کاو و شناخت زمین را زیر نظر دارد ! "اهل دردی که به چندین هنر آراستهاند !"
از روزگار کودکی و نوجوانی ، شعر میسرود و آنها را در انجمنهای ادبی پایتخت میخواند . مقاله مینوشت و برخی از مقالههایش در پارهای از نشریّات چاپ میشد . نقّاش چیرهدستی نیز بودند و هستند که تابلوهای چشمنواز و دلآویزشان در و دیوار خانهشان را آرایش ، و چشم بینندگان را نوازش میدهد ! منتها دیرگاهی است با مشورت بنده ، همۀ شاخههای اصیل هنر را یک سو نهادهاند تا کارهای تحصیلی و دانشگاهی و مسافرتهای پژوهشی و زمینشناختی را به سامان برسانند ؛ امّا داستان نویسی ایشان پدیده یا داستان تازهای است و گویا نخستین تجربۀ ایشان است که خوش درخشیده است .
نگارنده بیست سالی است که با خود و خانوادۀ گرامی و با فرهنگ ایشان آشنا و دوست شدهام و رابطه گرم و رفت و آمد خانوادگی داریم . زندهیاد پدرشان ، از خاک پاک همدان بودند که چند سال پیش ، از همگان گسستند و به دوست پیوستند . مردی بودند نجیب ، مؤدّب ، فروتن ، روشنبین ، پاکسرشت ، مهربان ، با کولهباری از فضایل دیگر . مادرشان خانمیاست موقّر ، نجیب ، باادب ، نکتهشناس و مهربان ، از تهرانیان و شمیرانیان اصیل .
همسرشان آقای دکتر مهران آرین دانشیار دانشگاه نیز جوانی هستند موجّه و با شخصیّت و دانشمند و صاحب تألیفات فراوان و مقالات علمی فراوانتر . در چنین خانوادۀ فرهیخته و با فرهنگی است که فرانک خانم ، چشم به جهان میگشاید و تربیت مییابد و میبالد و استعدادها و شایستگیهایش شکفته میشود و تبلور مییابد و میدرخشد و مایۀ فیض و فخر خانواده فیضی و میهن عزیز و هممیهنان خود میگردد ؛ آری :
نطفۀ پاک بباید که شود قابل فیض ورنه هر سنگ و گلی ، لؤلؤ و مرجان نشود
این شاگرد نخبه و خوشذوق دیروزی ، و دوست و همکار عزیز دانشمند و هنرمند امروزیام ، روز هشتم خرداد ماه جاری به مؤسّسۀ لغتنامۀ دهخدا آمدند و دیده و دل بنده را روشن ساختند و نسخهای از داستان خود را که تازه پرداخته بودند، به دست من سپردند تا بخوانم و از دید سجاوندی و آیین نقطهگذاری و رسمالخطّ و وصل و فصل کلمهها ویرایش گونهای بکنم . به خانه که آمدم ، صفحۀ اوّل داستان را باز کردم که نگاهی گذرا بکنم تا بعدها سر فرصت ، کلّ داستان را در مطالعه گیرم و ویرایش کنم . شگفتا که با خواندن بند نخستین داستان ، "بوی گلم چنان مست کرد که دامنم از دست برفت !" جذّابیّت و گیرایی و شیرینی داستان برآنم داشت که همهی کارهای ریز و درشت واجب و مستحبّ و مباح و مکروه را یکسو نهم ! و روی میزم را از هر چه کتاب و کاغذ و قلم و نوشته است ، تهی سازم و تنها و تنها ، خواندن داستان را پیگیرم !
از ویژگیها و امتیازهای داستان و نقاط قوّت صحنهها و نکتههای آموزنده و شایان اشارۀ داستان است :
نثر ساده و روان و یکدست ؛ صحنهپردازیهای استادانه و ماهرانه و وصف گویا و رسای طبیعت و پردهها که گویی خواننده ، خود نظارهگر آنهاست ؛ مهارت و دقّت در گزینش قهرمانها ؛ کاربرد اصطلاحات گوناگون و نامها و تکیهکلامهایی که فضای حاکم بر داستان را تداعی میکند ؛ گزینش نامهای مناسب برای قهرمانها و شخصیّتهای داستان به مقتضای زمان و مکان و دهها نکتۀ دیگر ، از مزایا و ویژگیهای داستان است .
سخن را با آرزوی آفرینش آثار علمی و پژوهشی و ادبی بیشتر و برتر برای خانم دکتر فرانک فیضی و تندرستی و سرفرازی و بهروزی خود و خانوادۀ گرانمایهشان پایان میبرم و میگویم :
باش تا صبح دولتت بدمد کاین هنوز از نتایج سحر است
خرداد ماه/ 1389 حسن احمدی گیوی